مقالاتی برگرفته از کتاب ریفرنس « زیست شناسی بعد دوم ». نویسنده: فرامرز تابش. باید توجه داشت، همه این مقالات، برای اولین بار است که در قالب علم و بصورت تحلیلی آکادمیک انتشار می یابند.

۰۷ مهر ۱۴۰۱

بررسی و آنالیز روح ملکوتی – بخش اول

توجه

قسمت اول این مقاله در مقالات دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته است. از اینرو این قسمت را می توان یادآوری مطلب دانست.س

 
 مقدمه س
در بررسی دقیق و موشکافانه آثار استاد الهی در تشریح اِلمنتهای ساختار جهان هستی، از جمله پدیده انسان، اگر با ذهنیتی که حداقل دچار بدبینی نباشد، به تحقیق و پژوهش بپردازیم، به زودی متوجه خواهیم شد که این توضیحات، کاملن منطقی و علمی می باشند و حقیقتن پاسخ مناسبی هستند برای درک پیچیدگی ها و گوشه های تاریک و تفسیر نشده ای در تفکرات رایج در این راستا. معضلات غامضی که قرنها انسان متفکر را در امر فهم نحوه و دلیل ایجاد خلقت سرگردان نگه داشته، حقایق معنوی را به معما و پازل بدل ساخته است.س
 همین امر موجب بوجود آمدن دست کم دو مشکل اساسی زیر می باشد: 
س
س ۱-عده ای نادان، سودجو و یا قدرت طلب، با استفاده از این شکافها، با ساختن داستانها و احادث دروغ و ایجاد ترس و وحشت از خدا، مردم را از طرح سئوال در این رابطه، که نتیجه طبیعی تفکر است برحذر داشته اند. این امر رفته رفته با ازدیاد فروعاتی بی مورد و خودساخته، دوستی با خدا را تبدیل به ترسی مالیخولیایی و شگفت آور نمود و انسان را در اسارت فکری نگاه داشت.س
پروسه فوق از طرفی، برخی از را‌ههای معنوی را با بازیچه قرار دادن اصل و واقعیت دین، به فساد و تباهی کشاند و از طرف دیگر راه را برای ورود کم سوادان بی‌مایه، سودجو و 
قدرت‌طلب باز گذاشت تا هرچه بیشتر بر بار خرافات افزوده و یاوه به نام حقیقت مطلق به خورد ذهن انسانها داده شود.س

س ۲- عدم ارائه توضیحاتی صحیح در این رابطه و به خرافه کشیده شدن امور معنوی در تشریح جهان هستی، عده زیادی را از راه راست منحرف نمود و در نهایت باعث ایجاد "ایسم" های زیادی، از جمله نهیلیسم، ماتریالیسم، داروینیسم و غیره شد که هر کدام به نوعی سعی در گشودن این راز سر به مهر داشته اند، بدون آنکه جواب نهایی در ارتباط با مهم ترین امر، یعنی "انسان کیست" را ارائه داده باشند و چه بسا از بررسی برخی از این آثار، معضلی بر معضلات و مشکلی بر مشکلات فکری افراد حقیقت جو و محققین راستین، در این رابطه افزوده شده است.س
 
در این بخش از مقاله به بررسی روح ملکوتی می‌پردازیم و طرق تعامل آن با روح بشری و نتیجتن با جهان مادی و همینطور ارتباط آن با خلقت را مورد بررسی قرار داده، نحوه کسب تجربه این ابر کوانتمی را تشریح می نماییم. با انجام این مهم، در انتهای این قسمت، منطق غیر قابل انکار، در لزوم ایجاد ابر کوانتمی بشری، بدن فیزیکی و جهان ماده را درخواهیم یافت و به شاهکار بی بدیلی که آن مبدا هستی در ایجاد ماده و معنا، بکار بسته پی خواهیم برد. در انتهای کتاب نیز هدف از آفرینش آشکار خواهد شد.س


روح ملکوتی
خلقت روح در مبدا کل و از وجودی که ما آن را خدا می نامیم، بدون وقفه مانند جریان آب رودخانه که از چشمه روان است در جریان می باشد. این ارواح هرکدام هنگام خلقت خود، بوسیله آن مبدا، دارای یک کد منحصر بفرد می شوند و این امریست که هر روح را از نظر خلقتی، بی مانند می سازد.س
گرچه ارواح به صورت گروهی خلقت می‌شوند[سند73-ملکوتی1] و هر گروه دارای مشخصات خود می باشد، با این حال اعضای گروه، هر کدام بعلت هویت ویژه خود، تکرار ناشدنی می‌باشند.س
روح ملکوتی دارای اجزای مخصوص بخود می باشد. از این میان ما جزء اصلی آن، یعنی ذره الهی و سه ابزار این روح یا ابر کوانتمی را مورد بررسی قرار می‌دهیم که در مقابله با سلاح روح بشری، یعنی نفس اماره، نقش تعیین کننده ای را ایفا می‌نمایند.س


 ابزار روح ملکوتی (یادآوری) 
س ۱- نیرو، ابزار و سیستم وجدان(نفس لوامه)س
این سیستم به انسان در برخورد با نفس اماره، هنگام تصمیم گیری اخطار می دهد. اِشکال اساسی در این سیستم آنست که پایه اطلاعات آن برحسب مکان و آموزشهای محیطی و تربیتی، تغییر می‌کند. از اینرو وجدان افراد ممکن است در مواجه با برخی پدیده ها بطور یکسان به صدا در نیاید. برای مثال وجدان یک فرد مسلمان معتقدی که مشروبات الکلی را حرام می داند، در برخورد با این امر به او اخطار می دهد. این درحالی است که همین سیستم در یک فرد مسیحی که در دین او الکل حرام نیست، فعال نمی شود. با این حساب اثر محیط بر روی این ابزار روحی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.س
این سیستم اگر برطبق موازین معنوی حقیقی و صحیح بنا شده باشد، انسان را در انجام اعمال نادرست ملامت خواهد کرد و در جزئی ترین موارد به صدا درآمده، اخطار خواهد داد. کارکرد صحیح این سیستم، همراه با اجرای قوانین دیگر، کسب مرتبه عالی انسانیت را تضمین می نماید.س

س ۲- سیستم الهام دهنده (نفس ملهمه)س
این نفس و سیستم، تقریبن بدون تأثیر از محیط مادی، همیشه از پدیده‌های مختلف خبر می‌دهد. میدان عمل این سیستم، از یافتن یک شی گمشده ساده تا مطالبی پیچیده تر مانند نحوه صحیح انجام یک کار مهم، گسترش می یابد. جایگاه این استعداد در روح ملکوتی است ولی منبع خبر می تواند مبدا و یا مقامات عالی معنوی نیز باشند که با کمک این ابزار، پیامی را به شخص مورد نظر می رسانند.س

س ۳- سیستم اطمینان دهنده( نفس مطمئنه)س
این استعداد، معمولن پس از آنکه عملی صحیح در جهتی درست به انجام رسید، از طریق ذره الهی با مبدا هستی تماس حاصل نموده، تایید آن عمل را دریافت می دارد. این تایید به صورت حالتی فرح بخش در همه روح و روان پخش شده، از طریق مغز به زبان قابل فهم برای بدن، ترجمه می‌شود. این سیستم فقط با مبدا خلقت سر و کار دارد.س
در برخی از موارد، لازم است که تنها اثرات این تاییدیه و الهامات ناشی از سیستم الهام دهنده با انتقال از طریق بند اتصال کوانتمی به کورتکس مغز رسیده و به زبان قابل فهم برای بدن فیزیکی ترجمه شود. برای مثال با ترشح هورمونی خاص، دلشوره و دلهره از بین می‌رود و شخص نسبت به آینده و یا عملی که انجام می‌دهد مطمئن می‌شود. این حالت دوم، اثر روانی این روند است.س
در اینجا از بررسی امکان نفوذ پارازیتهایی که ممکن است از منطقه روان وارد این معادله شده، پیامهای نادرستی را ارسال نمایند، فعلن صرف نظر می شود.س


ذره الهی و پل کوانتمی
مهم ترین بخش یک روح ملکوتی چیزی است که استاد الهی آن را «ذره الهی» نامیده است (گرافیک فوق). این ذره [سند55-ملکوتی1] را نمی توان بخشی از خدا دانست اما چون مستقیمن مانند اثر انگشت، از او صادر شده است، یک انسان را در جایگاهی برتر و شایسته تر از مخلوقات دیگر می‌نشاند. این ذره حاوی کدی است که در نوع خود در هر روحی منحصر بفرد است و هرگز در دو روح تکرار نمی‌شود. بواسطه همین کد است که ارتباطات و پیامهای روحی با یکدیگر مخلوط نمی شوند و حتی افکار انسان‌ در جای ‌جای محیط مادی ثبت شده از دیگر افکار متمایز بوده، قابل تفکیک می باشند. این کد، تعیین کننده فرکانس هر روح می باشد. برای درک بهتر ارتباط مابین یک ذره الهی و مبدا خلقت، لازم است یک پل میانی کوانتمی برای این منظور در نظر گرفت. این پل، روح یک انسان را از طریق ذره الهی، همیشه با مبدا، در اتصالی دائم نگه می دارد. از طریق همین پل است که سیستم اطمینان دهنده، اعمال و افکار را به مبدا خلقت انتقال داده، تایید آن را به روح بازمی‌گرداند. این امر برای روح، فوق‌العاده خوشایند است و اثر آن پس از ترجمه در مغز به شکل حالتی فرح بخش درک می‌شود. ضمنن سیستم الهام دهنده نیز از همین راه ارتباط، پیام را انتقال می‌دهد. زیرا مبدا خلقت همیشه با همه مخلوقات در حال گفتگو می باشد.س

کار روح ملکوتی در واقع گسترش این ذره است، تا جایی که بتواند آن ارتباط کوانتمی را شفاف و بدور از پارازیت نگه دارد و دائمن از غبار ناشی از دستورات روح بشری پاک نماید، تا اطلاعات رسیده از مبدا خلقت را به طور واضح دریافت دارد. بنابر گفته استاد الهی[سند70-ملکوتی1] ، خدا سرنوشت روزانه هر کس را به او هر روز یادآوری می نماید . این امر می‌تواند از طریق مسیر «پل کوانتمی⇐ ذره الهی⇐ بند اتصال⇐ بدن فیزیکی»، انتقال یابد.س

از آن گذشته، در ادیان مختلف گفته می‌شود که خدا از رگ گردن به انسان نزدیک تر است. این امر بدان معناست که برای آنکه اعضای بدن، از جمله یک رگ به کار خود ادامه دهند، باید دستور مربوط به آن، در خودیت و از طریق بخش بشری سیستم، صادر شود. مبدا خلقت، این پروسه را از طریق ذره الهی، زیر نظر دارد.س
طبق دروس استاد الهی[سند56-ملکوتی1]، اگر ذره الهی از روح گرفته شود، باقی اجزاء آن، برای روح یک زحمت محسوب می شوند. پس وظیفه اصلی انسان در رابطه مستقیم با گسترش این ذره است.س
در مورد حس ششم در مقاله ای دیگر توضیح خواهیم داد.س
 
پایان بخش اول
 
 
 شناسنامه این مقاله

 تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

 
منابع: آثار استاد نور علی الهی ۱۸۹۵ تا ۱۹۷۴
و همچنین کتاب «انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال»، نویسنده : فرامرز تابش
.....................................................................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:
OstadElahi_FaramarzTabesh_lfpe n,l-rslj itnil -fvvsd , Hkhgdc v,p lgö,jd-h,g
.....................................................................................................................................................
مطلب مقاله شماره بعد:سس
بررسی و آنالیز روح ملکوتی – بخش دوم


این مقاله در کانال یوتوب ما


این مقاله بصورت فایل صوتی


 


  پاسخ به سوالات شما در سایت پژوهشکدها

پاسخ به سوالات در وبلاگ


ارسال نظرات، انتقادات و پیشنهادات

YouTube همه مقالات ما در

 

بررسی و آنالیز روح ملکوتی – بخش دوم

دلیل خلقت روح ملکوتی
به شخصی که در مورد دلیل ایجاد خلقت و در مرحله اول، خلقت یک انسان سوال کند، بهترین و خلاصه ترین جوابی که ممکن است داده شود آنست که:س
 
باید موجودی از عدم بوجود می‌آمد تا بتواند با طی مراتب از پیش تعیین شده، و با بازگشت به خانه اصلی خود، اثرات آن محیط و امتیازات موجودیت در آن مبدا بی نظیر را درک نماید تا بتواند جاودانه از آن لذت ببرد.س
شنیدن این حقیقت، برای فردی که در این دنیا، تحت ده ها فشار ناشی از سیستم علت و معلول، در حال خرد شدن بوده و از کمبودهای بسیاری در رنج و عذاب است، چندان خوشایند نیست. اما همین فرد، پس از چند بار رهایی از چنگال جسم فیزیکی پرزحمت خود و انتقال به عالم کوانتمی برزخ، به درکی غیر مادی از این واقعیت دست می یابد و آرگومنت یاد شده فوق برایش مفهوم پیدا می‌کند، ولو آنکه از نظر درجه کمال، در مراتب پایینی قرار داشته باشد.س
 
افرادی که بر اثر طی مدارج، در جایگاه مناسبی از کمال قرار گرفته اند، تنها با مشاهده بخش کوچکی از واقعیت عوالم معنوی، چنان اختیار از کف داده اند که از ادامه یک زندگی عادی در اجتماع، امتناع ورزیده و به خلوتگاه خود خزیده، به گوشه نشینی روی آورده اند. یکی از دلایل آنکه مشاهدات روحیِ زودهنگام برای افراد عادی، امکان‌پذیر نیست، پیشگیری از همین امرست.س


دلیل اسکان روح ملکوتی در جهان مادی
روح و یا ابر کوانتمی ملکوتی، پس از موجودیت، به تدریج برای وارد شدن به اولین زندگی در جهان مادی، از جمله در سیاره زمین آماده می شود. این روح، بی آلایش، ساده و بی تجربه است و چون به غیر از اثرات غیر قابل وصف آن محیط ملکوتی، اثرات متضاد را تجربه نکرده است، از اینرو قادر به درک موقعیت بی نظیری که در آن قرار داشته است، نمی باشد. از اینرو قادر به لذت بردن از آن جهان نبوده است. س
 
تصور کنید فردی در خانواده ای سلطنتی و بسیار ثروتمند متولد شده است و از همان ابتدا، به سادگی به هر آنچه می‌خواسته دست یافته است. در اینحال این شخص احساس خوشبختی و سعادت آن موقعیت را درک نمی‌کند زیرا هنوز با ضد آن شرایط، برای مثال حس گرسنگی و تحقیر روبرو نشده است تا بتواند از احترام و محبتی که دراختیار دارد لذت ببرد.  همین فرد با گذراندن یک دوره سربازی با شرایط یکسان با دیگران، با بازگشت به منزل خود، اهمیت نعمتهای آن محیط را درک نموده از آن لذت می برد. س

مثال فوق در واقع یک مقایسه کوچک از آن چیزی است که پس از بازگشت روح به مبدا خود، به وقوع می پیوندند، زیرا طبق تفاسیر استاد الهی از محیط کمال[سند57-محیط کمال]، اثرات لذت بخش آن محیط، هر لحظه بیشتر و شدید تر می شود و با لحظه پیش یکسان نیست. 
س
با این وصف، لازم می‌آید که ابر کوانتمی ملکوتی تازه خلقت، تجربه کسب کند تا از وجود خود، از محیط های مادی، از خالق و دلیل خلقت، مطلع شود و ضمنن با گسترش ذره الهی روح خود، نیروی لازم برای بازگشت به مبدا اصلی را کسب نماید. از این جهت است که جهانهای مادی به عنوان مدارسی ابتدایی در جهت ایجاد امکان آموزشهای پایه ای برای ارواح، خلقت شده اند.س
باید بیاد داشت، ظهور و بروز بسیاری از پدیده های خشن و ضد و نقیض، تنها در محیط هایی چون سیاره زمین امکان پذیر است. روح پس از آنکه بوسیله سیستم کاملی چون، «روح بشری-جسم فیزیکی» با پدیده های جهان هستی آشنا شد، می تواند ادامه مسیر را در جهانی نیمه مادی مانند برزخ ادامه دهد که در مقایسه با سیاره زمین، محل امنی ارزیابی می شود. س


تماس ابرهای کوانتمی ملکوتی با محیط مادی 
از آنجا که روح ملکوتی دارای فرکانسی بسیار بالاست، تماس مستقیم آن با پدیده های مادی که دارای فرکانسی به مراتب کمتر می باشند، کشنده و غیر ممکن است. از آن گذشته، ابر کوانتمی ملکوتی هرگز نحوه ایجاد و کنترل یک بدن فیزیکی را نیاموخته است تا بداند در این ارتباط چه باید کرد. س

همانطور که در فصل پیش مورد بررسی قرار گرفت، امر ایجاد و زنده نگاه داشتن بیولوژیک جسم، برعهده ابر کوانتمی بشری می باشد. درست درهمین نقطه است که به اهمیت ایجاد پدیده ای به نام روح و یا ابر کوانتمی بشری که خاستگاه آن جهان ماده، یا سیاره زمین است پی می‌بریم و دلیل منطقی خلقت آن برایمان روشن می‌شود.س
در فصل پیش به دو وظیفه ابر کوانتمی بشری در موجودیت خود اشاره شد. یکی از آن وظائف، زنده نگه داشتن بدن فیزیکی می باشد و دیگری ایفای نقش حریف قدرتمندی است که با امیال و خواسته های خود در مقابل ابر کوانتمی ملکوتی ایستادگی می کند و این روح را به مبارزه می طلبد.س

در واقع روح ملکوتی به واسطه روح بشری با همه اثرات بد و خوب دنیای مادی، اعم از درک سرما و گرما، گرسنگی، تشنگی، خواب، بیماری وغیره، که از ویژگیهای اجتناب ناپذیر برخورد با جهان ماده می باشند آشنا می شود، و هم اثرات صفات حیوانی، چون حسادت، کینه، نفرت، خشونت و مانند آن را تجربه می‌کند و به مرور، در پی چند بار رفت و آمد به زمین در چندین زندگی، شیوه و طریق مبارزه با این صفات را می آموزد. آموختن روشهای برخورد صحیح با این صفات حیوانی، برای روح ملکوتی اجتناب‌ناپذیر است، زیرا این مشخصه ها، برخلاف مایه خلقتی روح و یا ابر کوانتمی ملکوتی است. اما از طرف دیگر، جذب مقدار مناسبی از این صفات، برای پختگی این روح در کسب کمال از ضروریات است. در این راستا روح می آموزد که در صدد از بین بردن این صفات نباشد، بلکه با جذب مقدار مناسبی از آن صفات حیوانی ناشی از روح بشری، از بی تجربگی خود بکاهد و آن را به تعادل نزدیک سازد. از این جهت است که در آموزشهای استاد الهی، بر زندگی عادی اجتماعی و عدم تضعیف و یا کشتن نفس تاکید شده است.س

یک ابر کوانتمی ملکوتی، هرگز دچار ترس نیست، اما بی باکی مهندسی و تفکر نشده نیز به او صدمه خواهد زد. از اینرو بالاخره در یکی از مراحل سیرکمال، به نقطه ای در آن میان دست خواهد یافت که می‌توان آن را شجاعت همراه با احتیاط و سنجیدن جوانب نام داد. درست به همین دلیل است که در تعلیمات معنوی استاد الهی به کرات به این امر برمی خوریم که نباید نفس حیوانی کشته شود، بلکه باید در ابتدا، بخش مضر آن شناخته شده، با آن مبارزه شود و بخش مفید آن، بطریق صحیح مورد بهره‌برداری قرار گیرد. از اینرو، از دیدگاه استاد الهی، امر تأهل، در صورتی که میل جنسی برقرار است، بسیار مهم تلقی می‌شود و اجرای آن از واجبات است و این در حالی است که اگر امر تشکیل خانواده ممکن نباشد، باید یک زندگی جنسی پرهیزکارانه در پیش گرفته شود. راه دیگری مبنی بر بی بندوباری برای فردی که می‌خواهد سیر کمال خود را به اتمام رسانده، به انتهای راه برسد موجود نیست.س

با این اوصاف، یک ابر کوانتمی ملکوتی، باید به دفعات در زندگیهای زمینی متعدد با تعداد مشخصی از ابرهای کوانتمی بشری درهم آمیخته، بوسیله بدن فیزیکی، با پدیده های مادی آشنا شده، با بکارگیری ابزار اراده، صفات حیوانی را در این مدرسه خاکی به تعادل برساند. در این دومینانس طولانی که تا کسب کمال روحی ادامه خواهد یافت نیز، هر سه خصیصه ازلی، یعنی جلب منفعت، دفع ضرر، که نهایتن به دستیابی به وضعیت هایی هرچه پایدارتر (تنازع بقاء) می انجامد، مشهود است.س


سه نیروی ازلی 
س -جلب منفعت: پتانسیل ملکوتی یک خودیت واقعی، با رفت و آمدهای متعدد به زمین و همینطور بر طبق آموزشهایی که در برزخ می گیرد، به مرور می آموزد که چگونه و تا چه حدی باید صفات حیوانی روح بشری را در خود تحلیل برد تا از افراط و تفریط صفات خود کاسته، آنها را به سمت تعادل سوق دهد.س
خدمت به همنوع از صفات نیک محسوب می‌شود، اما روح در طی این پروسه، تحت نظارت و آموزش‌های یک استاد حقیقی، می آموزد که انجام اعمال نیک، دارای شرایطی است و چگونگی اجرای این امرمهم است، که سیر کمال را تسریع می بخشد. یکی از این شرایط آنست که در این راستا، حقوق دیگران و کلن اولویتها ضایع نشوند. برای مثال نمی‌توان به خانواده خود فشار اقتصادی آورد و وجه آنرا به فقرا احسان نمود.س

س -دفع ضرر: به همانصورت تشریح شده در سطور فوق و با همان روش، روح می آموزد که چگونه و کدام بخش از خواسته های نفس اماره را باید دفع کند و به آن توجه نکند. از تدقیق در گفتارهای استاد می آموزیم که در انجام یکی از خواسته‌های نفس، به چه مواردی باید اندیشید تا امکان اجرای آن خواسته، از نظر اصول معنویت معلوم شود. برای مثال  [سند 58-هوس نفس] اگر فردی، هوس خوردن میوه کند. باید دید آیا خرید آن میوه با وضعیت اقتصادی زندگی سازگار است و بدان لطمه نمی‌زند؟، آیا تهیه آن بسادگی امکان پذیر است و یا باید راه بسیار طولانی پیموده شود؟ آیا خوردن آن میوه منع پزشکی ندارد؟ و تفکراتی دیگر از این دست. بدیهی است اگر یکی از موانع یاد شده موجود باشد، باید فعلن از آن میل چشم پوشی نمود. این امر، ضرری را که انجام یک عمل نادرست در روح ایجاد می‌کند، دفع می‌کند.س

س - تنازع بقاء: در استمرار در پروسه‌ دفع ضرر و جلب منفعت، یعنی یادگیری و اجرای باید و نبایدهای مبتنی بر اصول حقیقی معنویت، که فارغ از بدعتها و قوانین ساخت برخی اذهان بیمار می باشد، در جایی از مسیر، روح به مقامی می رسد که حداقل از بازگشت به جهان مادی معاف شده، اجازه می‌یابد باقی مسیر را در برزخ طی نماید، تا با گرفتن اتصالهای پی در پی در برزخ، در انتهای یک برنامه تعیین شده، که با خصوصیتهای هر شخص بطور مجزا از دیگران، در تطابق می باشد، سرانجام در پایان آن برنامه و یا حتی خیلی زودتر از آن، به کمال خود دست یابد. س
ناگفته پیداست که برای روح، تنازع بقای واقعی و انتهایی، همان رسیدن به کمال است و بقایی بالاتر از آن وجود ندارد. 
 
س




 شناسنامه این مقاله

 تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

 
منابع: آثار استاد نور علی الهی ۱۸۹۵ تا ۱۹۷۴
و همچنین کتاب «انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال»، نویسنده : فرامرز تابش
.....................................................................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:
OstadElahi_FaramarzTabesh_lfpe n,l-rslj iünil -fvvsd , Hkhgdc v,p lgö,jd-foa n,l
.....................................................................................................................................................
مطلب مقاله شماره بعد:سس
مکانیزم تعامل و همکاری مابین اجزای روح ملکوتی


این مقاله در کانال یوتیوب ما


 

این مقاله بصورت صوتی


 

 

 

 

 

مکانیزم تعامل و همکاری مابین اجزای روح ملکوتی

ابزار روح ملکوتی [سند 53 و 54-م-ت-روح ملکوتی] س


س ۱- نیرو، ابزار و سیستم وجدان
س ۲- سیستم الهام دهنده
س ۳- سیستم اطمینان دهنده
این ابزار در مقاله شماره شانزدهم علوم تلفیقی مورد بررسی قرار گرفته است. در اینجا به آنالیز مجدد آن نمی پردازیم. س

ذره الهی و پل کوانتمی (یادآوری)س
مهم ترین بخش یک روح ملکوتی چیزی است که استاد الهی آن را «ذره الهی» نامیده است. این ذره را نمی توان بخشی از خدا دانست [سند 55-م-ت-روح ملکوتی]  اما چون مستقیمن مانند اثر انگشت، از او صادر شده است، یک انسان را در جایگاهی برتر و شایسته تر از مخلوقات دیگر می‌نشاند. این ذره حاوی کدی است که در نوع خود در هر روحی منحصر بفرد است و هرگز در دو روح تکرار نمی‌شود. بواسطه همین کد است که ارتباطات و پیامهای روحی با یکدیگر مخلوط نمی شوند و حتی افکار انسان‌ در جای ‌جای محیط مادی ثبت شده از دیگر افکار متمایز بوده، قابل تفکیک می باشند. این کد، تعیین کننده فرکانس هر روح می باشد. برای درک بهتر ارتباط مابین یک ذره الهی و مبدا خلقت، لازم است یک پل میانی کوانتمی برای این منظور در نظر گرفت. این پل، روح یک انسان را از طریق ذره الهی، همیشه با مبدا، در اتصالی دائم نگه می دارد. از طریق همین پل است که سیستم اطمینان دهنده، اعمال و افکار را به مبدا خلقت انتقال داده، تایید آن را به روح بازمی‌گرداند. این امر برای روح، فوق‌العاده خوشایند است و اثر آن پس از ترجمه در مغز به شکل حالتی فرح بخش درک می‌شود. ضمنن سیستم الهام دهنده نیز از همین راه ارتباط، پیام را انتقال می‌دهد. زیرا مبدا خلقت همیشه با همه مخلوقات در حال گفتگو می باشد.


 

تعامل و همکاری مابین سه سیستم روحی
قبل از آنکه به تجزیه و تحلیل این سیستم بپردازیم، از خوانندگان محترم خواهش می شود به گرافیک زیر توجه نمایند.س
فلشهای سیاه نشان دهنده یک مسیر، فلشهای خاکستری معرف مسیر دوم و فلشهای صورتی تعیین کننده مسیر ویژه خود می باشند.س

 
س ۱ - زمانیکه در روح، یک تصمیم اولیه برای انجام کاری اتخاد می شود، خبر آن از طریق سیستم الهام دهنده به ذره الهی فرستاده می شود.س
س ۲ - آن ذره از طریق پل کوانتمی، آن خبر را به مبدا خلقت ارسال می دارد.س
س ۳ - مبدا خلقت یک موج ارتعاشی کدگذاری شده را از طریق پل کوانتمی به ذره الهی ارسال می دارد. این موج ارتعاشی، در واقع یک پیشنهاد است که در جواب خبر دریافت شده، ارائه می شود. این موج را «موج شاخص» می نامیم، زیرا براساس همین پیشنهاد است که روح باید عمل کند. اما این پیشنهاد دارای قدرتی نیست که روح را مجبور به اجرای آن کند، بلکه فقط یک پیشنهاد است.س      
س ۴ - این پیشنهاد در مسیر خود با سه جریان انرژیایی برخورد می کند. این جریانها عبارتند از: سیستم کارما، نفس اماره و اراده روح ملکوتی. س
س ۵ - بر اثر برهم کنش این چهار جریان، یک تصمیم نهایی در روح گرفته می شود. س
س ۶ - این تصمیم توسط سیستم وجدان جذب شده، مجددن با موج شاخص(پیشنهاد مبدا) مقایسه و تجزیه و تحلیل میشود.س
س ۷ - در صورتیکه تصمیم نهایی با موج شاخص مطابقت نداشته باشد، سیستم وجدان آلارم را به صدا در می آورد که نوعی اعلام خطر است و اثر آن در ما ایجاد نگرانی می کند.س
س ۸ - در صورتیکه تصمیم نهایی با موج شاخص مطابقت داشته باشد، سیستم اطمینان دهنده خبر آن را به ذره الهی ارسال می کند و از آن طریق آن خبر به مبدا خلقت می رسد.س
س ۹ - مبدا خلقت موج دیگری بر تایید آن تصمیم ارسال می دارد و این موج، از طریق «پل کوانتمی⇐ ذره الهی⇐ سیستم اطمینان دهنده»، دریافت شده، اثرات مثبت آن مانند یک کوانتم انرژی عطرآگین در سطح روح پخش می شود.س       
س ۱۰ - این اثرات، از طریق بند اتصال روح و جسم به منطقه روان وارد شده، پس از آنکه اثر خود را در آنجا برجای نهاد، به سطح کورتکس مغز رسیده بوسیله نویرونها و سیستمهای عصبی و پیام رسان، به سراسر بدن می رسد و در قلب ما اثر فرح و خوشآیندی را برجای می گذارد.س        

بنابر تعالیم استاد الهی، در روح یک فرد کمالی و یک دانشجوی واقعی این راه، پروسه تشریح شده فوق بخوبی عمل می کند. س
برای درک مکانیزم سه سیستم روح ملکوتی در هماهنگی با ذره الهی، در گرافیک فوق، مسیر فِلِشها را از روی سه رنگ مختلفی که برای آنها تعیین نموده ایم، دنبال نمایید. این بدان معناست که فلشهای سیاه نشان دهنده یک مسیر، فلشهای خاکستری معرف مسیر 
 دوم و فلشهای صورتی تعیین کننده مسیر ویژه خود می باشند.س
 
 
سوال ارسال شده در مورد این مقاله

24.07.2021
                                                                                                    
  سوال س
با درود و عرض خسته نباشید و...س
در مقاله " مکانیزم تعامل و همکاری مابین اجزای روح ملکوتی " در بخش علوم تلفیقی سایت پژوهشکده، نحوه ارتباط مبدا خلقت با یک خودیت حقیقی، یا بهتر است بطور کلی بگوئیم روح، برای اتخاذ یک تصمیم، بخوبی ترسیم شده است. حال سوال من این است که افرادی که به کارهای سیاه و اهریمنی دست می زنند، این انرژی منفی که باعث این نوع تصمیمات سیاه می شود، باید به شکلی و یا از طریقی وارد منطقه خودیت حقیقی و یا همان روح، شده باشد، در غیر اینصورت این تصمیمات اشتباه گرفته نمی شد. اگر بگوئیم، سیستم کارما در این مسئله دخیل است، سئوال این خواهد بود که مرتبه اول که شخص دست به چنین اعمالی می زند، هنوز سیستم کارمای او دارای این اطلاعات نیست تا بر آن اساس، یک تصمیم را تغییر دهد. خواهشمندم با توضیحات خود مرا روشن سازید. با سپاس بسیار س

جواب سبا درود
 
با درود
با سپاس از ارسال این سوال هوشمندانه.س
قبل از هر چیز باید دانست که طبق تحقیقات و اطلاعات من تا این ساعت، هیچ گونه انرژی تاریک که منبع آن جهان پوزیترونی باشد، بطور مستقیم راه به درون سیستم خودیت واقعی ندارد. تنها نیروهایی که با پیشنهادی که از طرف مبدا خلقت، در ارتباط با یک تصمیم خاص به روح می رسد، در تضاد هستند، کدهای اطلاعاتی منفی در سیستم کارما و انرژی نفس می باشند که این آخری ناشی از روح بشری است و روح بشری بخشی از خودیت حقیقی می باشد. با این وصف سوال اینجاست که یک تصمیم، چگونه بدانگونه که مورد نظر شماست تغییر می کند؟س

قبل از آنکه به این سوال پاسخ بدهم باید بیاد داشت، آنچه در درون یک خودیت واقعی هر انسان رخ می دهد، بسیار پیچیده و درهم آمیخته است. بنابر این، تنها می توان بخشی از آنچه به وقوع می پیوندد را آنالیز نمود. زیرا آنالیز و تفسیر همه جانبه یک تصمیم ساده که در روح گرفته می شود، یک کتاب بسیار قطور خواهد شد. از اینرو من در پاسخ به این سوال می توانم صورت بسیار ساده شده مطلب را ارائه دهم و آن اینکه:س

منطقه روان، یک میدان مغناطیسی تاثیرگذار و تاثیرپذیر است که در آن، نه تنها نیروهای الکترونی(مثبت)، بلکه نیروهای پوزیترونی(منفی) نیز راه دارند. بعد از آنکه یک تصمیم در روح گرفته شود، یک میدان مغناطیسی بوجود می آید که دائمن در حال گردش و تغییر است و ما آنرا میدان مغناطیسی فکر می نامیم. این میدان انرژیایی، لاجرم وارد منطقه روان می شود و درست از همینجا اشکال شروع می شود. این بدان معناست که نیروهای پوزیترونی می توانند آن میدان مغناطیسی را تحت تاثیر قرار دهند و سیگنالهایی که از طرف روان به سمت کورتکس مغز ارسال می شوند، تا شخص را وادار به عمل فیزیکی در جهت تصمیم گرفته شده نمایند را تغییر می دهند. س

این نوع تاثیرات منفی در اتخاذ چنین تصمیماتی، بسادگی و دفعتن رخ نمی دهد، زیرا عوامل زیادی در آن دخیل می باشند. از جمله:س
س ۱ - سطح پیشرفت روحی
س ۲ - عوامل مثبت یا منفی محیط رشد در خارج از محیط خانوادگی
س ۳ - تربیت صحیح و یا نادرست دینی یا معنوی
س ۴ - محیط و تربیت مثبت و یا منفی خانوادگی در ایجاد شخصیتی سست و یا قوی
س ۵ - داده های سیستم کارما در ارتباط با تعیین برخی سیکل های یک زندگی زمینی
و عوامل بسیار دیگری که ذکر آنها در این مختصر نمی گنجد. س

 با این اوصاف به سادگی می توان گفت: س
چنین رفتارهایی که مورد بحث می باشند و شما آنها را اهریمنی نامیده اید، با تغییر در میدان مغناطیسی فکر، نه در روح بلکه در منطقه روان به وقوع می پیوندند. س

در انتها، فراموش نکنید که به هر اندازه یک انسان به سمت میدان پوزیترونی (تاریکی، سیاهی و یا ظلمت) کشش پیدا کند، امکان ارتکاب به چنین اعمالی در او قوت می گیرد. اما خبر خوش آن است که به همان اندازه نیز امکان دخالت نیروهای الکترونی (نورانی، مثبت و یا معنوی) که با تایید مبدا خلقت همراه است، افزایش می یابد.س باس
 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

 

شناسنامه این مقاله

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

 
منابع: آثار استاد نور علی الهی ۱۸۹۵ تا ۱۹۷۴
و همچنین کتاب «انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال»، نویسنده : فرامرز تابش
.....................................................................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:
OstadElahi_FaramarzTabesh_ug,l jgtdrd-lfpe n,l-rslj ahkcnil -löhkdcl , hüchd v,p lgö,jd
.....................................................................................................................................................
مطلب مقاله شماره بعد:سس
 بررسی تشکیل یک خودیت واقعی (خودیت حقیقی)س

 

 

 

این مقاله در یوتوب

 

  مقاله صوتی برای نابینایان


 

۰۵ مهر ۱۴۰۱

خودیت واقعی یا بعد کوانتمی هر انسان - بخش اول

 

 
 
 
 بررسی و نحوه تشکیل خودیت حقیقی(خودیت واقعی)س 

یک خودیت حقیقی (واقعی) در اولین زندگی زمینی، مجموعه ای است از یک روح بشری و یک روح ملکوتی تازه خلقت. این پتانسیل های کوانتمی ملکوتی کاملن ساده و بی تجربه، در ابتدا باید زمان مشخصی را در مکانهایی غیرمادی صرف نمایند تا از آمادگی لازم برای شرکت در اولین زندگی زمینی و یا زندگی در سیارات مشابه دیگر برخوردار شوند.س

در صورتی که روح، مرتبه اولی نباشد که به زندگی زمینی فرستاده می شود، مسلمن نه یک روح ساده بلکه یک خودیت حقیقی می باشد، ولی در هر حال باید با هر بار مسافرت به زمین، با یک ابر کوانتمی بشری جدید ادغام شود. باید در نظر داشت که از همان لحظه ای که یک روح بشری شکل می‌گیرد، یک ابر کوانتمی ملکوتی و یا یک خودیت واقعی معطل در برزخ، کاندید دریافت این روح می‌شود و از همان لحظه تشکیل نطفه، جنین خود را تحت حمایت می گیرد و از آن حفاظت می‌کند.س

از لحظه‌ای که دو ابر کوانتمی بشری و ملکوتی با یکدیگر درهم می آمیزند، یعنی با اولین نفسی که جنین بعد از خروج از رحم مادر می کِشد، زمان آغاز فعل و انفعالاتی می باشد که ملات اولیه آن، حالت غلبه صفات دو قطب بر یکدیگر است. با زبانی ساده تر، دو ابر کوانتمی، دفعتن با یکدیگر آمیخته نمی‌شوند. مراحلی که این تبادلات و کنش و واکنش ها را در بر می گیرند، مراحل دومینانسی می نامیم. نتیجه اتمام هر دومینانس، ایجاد پدیده ای در جسم و روان انسان است. برای مثال پایان یافتن یکی از این دومینانس ها، شروع مرحله بلوغ است که با ایجاد هورمونهای زیادی در بدن خودنمایی می کند و شخصیت تا حدودی شکل می گیرد و یا حداقل از حالت کودکی خارج می شود. دلیل این امر در حال حاضر برای روانشناسی آکادمیک روشن نیست، گرچه تئوری هایی را برای آن ارائه می دهند. این همان چیزی است که ما طی چند مقاله آتی، برای اولین بار در جهان، با روشن ساختن پدیده های دومینانسی، به تشریح آن خواهیم پرداخت.س 

یک نکته تکمیلی در مورد روح بشری
در ارتباط با تشکیل روح بشری، من بر آن عقیده می باشم که ردپای پتانسیل کوانتمی بشری اولیه (پریمر) را می توان در مرحله هجوم اسپرمها، و یا حتی در مرحله تقسیم سلولی مایوز، در ایجاد سلولهای جنسی نیز مشاهده نمود. استاد الهی در مورد تعیین جنسیت جنین چنین می گوید:س

س "......در گروه حیواناتی که تبدیل به بشر می شوند، مخلوطی از نر و ماده هست. اگر طبیعت نر غلبه کرد آن بشر مذکر می‌شود. اگر طبیعت ماده غلبه کرد آن بشر مونث می شود و اگر هیچکدام غلبه نکرد آن بشر خنثی می شود. ممکن هم هست که تمام گروه نر باشند و یا تمام گروه ماده باشند. مثلن در بعضی بشر ها می بینید که مرد است ولی خیلی از صفات زنان در او هست، و یا زن است و خیلی از صفات مردانه در او هست........" (استاد الهی، آثارالحق ۱، گفتار ۸۹۵ پاراگراف آخر)س 


اگر بخواهیم این گفتار استاد الهی را با یافته های علم پزشکی که معتقد است جنسیت جنین بستگی به آن دارد که اسپرم وارد شده به تخمک دارای کروموزوم جنسی ایکس یا وای   باشد، تطبیق دهیم، باید بپذیریم که جذب پتانسیل های کوانتمی حیوانی کمال یافته در قالب روح بشری اولیه، حتی قبل از مرحله لقاح یعنی در مرحله بعد از تزریق اسپرمها به درون رحم، دست اندر کار ایجاد نسل جدید بوده، برحسب بار غالب نر یا ماده در درون ابر کوانتمی، یکی از اسپرمها را که حامل کروموزوم ایکس یا وای  است قوت می بخشد تا پوسته تخمک را شکافته وارد آن شود. در این حال، اولین دومینانس شکل می‌گیرد.س

در اینجا، تذکر یک مطلب از اهمیت ویژه ای برای دانشجویان و دانشمندان آینده برخوردار است و آن اینکه، تعیین جنسیت بر اثر ورود یک اسپرم با یک کروموزوم جنسی از این یا آن نوع، نمی تواند تنها عامل تعیین کننده جنسیت یک جنین باشد، زیرا طبق آموزش های استاد الهی، این جنسیت می تواند در حدود چهار تا پنج ماهگی تغییر کند.س 

این گفتار نشاندهنده آنست که دومیناس مربوطه، می تواند تا این زمان ادامه یابد. اما از آنجا که هدف ما، ارائه تعالیم استاد الهی برطبق علوم آکادمیک و یافته های دانشمندان این علوم می باشد، از اینرو به فاکتهای دیگری که در این امر تاثیرگذار می باشند، ولی علم هنوز بدان دست نیافته است، صرف نظر می شود.س

پدیده دومینانس
در کتاب زیست شناسی بعد دوم، چندین دومینانس مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. در اینجا ما فقط انواع این دومینانسها را نام می بریم و تشریح هر کدام را به مقالات آتی موکول می کنیم.س
سدومینانس اول:س
قدرت یافتن گامت نر (اسپرم ) با کد کروموزوم ایکس یا وای

س دومینانس دوم:س
-(Fertilisation)مرحله لقاح - 

دومینانس سوم :
شکل گیری صفات در خودیت واقعی



 
 
بررسی و نحوه تشکیل خودیت حقیقی(خودیت واقعی)س

طبق آنچه در شماره اول از مبحث اول علوم تلفیقی ارائه شد:س
یک سیستم را چنین تعریف می کنیم:س
س"مجموعه ای از یک یا چند ابزار فعال که در هماهنگی با یکدیگر، از یک یا چند ورودی[1] مشخص، یک یا چند خروجی[2] ویژه را ایجاد می کنند." این ابزار و همینطور ورودی و خروجی ها می توانند مادی و یا غیر مادی باشند.س

الف) ابزار فعال در درون سیستم خودیت حقیقی
س 1- سیستم الهام دهنده(رجوع شود به مقاله مربوطه)س
س 2- سیستم وجدان(رجوع شود به مقاله مربوطه)س
س 3- سیستم اطمینان دهنده(رجوع شود به مقاله مربوطه)س
س 4- سیستم امرکننده(رجوع شود به مقاله مربوطه)س

ب) میدان های مغناطیسی سیستم
س 1- میدان کارما(رجوع شود به مقاله مربوطه)س
س 2- میدان فکر ملکوتی(در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س
س 3- میدان فکر بشری(در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س
س 4- میدان فکر تلفیقی(در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س
س 5- میدان اراده بشری(در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س
س 6- میدان اراده ملکوتی (ایمان)(در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س
س 7- میدان اراده تلفیقی (برآیند دو اراده فوق) (در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س

پ) پورت ورودی سیستم بطریق وابران ( پل کوانتمی) (رجوع شود به مقاله مربوطه)س
    اطلاعات ورودی بطریق وابران 
اطلاعات خروجی بطریق آوران
ت) پورت خروجی سیستم بطریق وابران (بند اتصال کوانتمی) (در مقاله آتی تشریح خواهد شد)س
  اطلاعات ورودی بطریق آوران
  اطلاعات خروجی بطریق وابران

س) اینتراکشن ها و تبادلات انرژی در درون سیستم خودیت حقیقی (دومینانسها)س

پایان قسمت اول


زیرنویس ها
 
 [1] Input
 [2] Output




شناسنامه این مقاله

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

 
منابع: آثار استاد نور علی الهی ۱۸۹۵ تا ۱۹۷۴
و همچنین کتاب «انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال»، نویسنده : فرامرز تابش
.....................................................................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:
OstadElahi_FaramarzTabesh_fvvsd , kp,i jaödg o,ndj prdrd dh o,ndj ,hrud
.....................................................................................................................................................
موضوع مقالات آتی:س
س -میدانهای مغناطیسی سیستم خودیت واقعی
س -پرت خروجی سیستم خودیت واقعی
س -دومینانس ها
.......................................................................................................................................
.........................................