مقالاتی برگرفته از کتاب ریفرنس « زیست شناسی بعد دوم ». نویسنده: فرامرز تابش. باید توجه داشت، همه این مقالات، برای اولین بار است که در قالب علم و بصورت تحلیلی آکادمیک انتشار می یابند.

۲۴ مهر ۱۴۰۱

بررسی آخرین مرحله جمادی- انتهای مسیر

 قابل توجه دوستان و علاقمندان مقالات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان!

همه مقالات این پژوهشکده دارای شناسنامه هستند. به ویژه مقاله این صفحه دارای کد ویژه نیز می باشد. برای استفاده از این مقالات و بخصوص این مقاله حاضر که برای اولین بار در جهان ارائه می شود، حتمن لازم است شناسنامه آن، که شامل  « نام محقق، منبع و کد آرشیو در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان»  می باشد را بطور کامل ارائه نمایید.   در غیر اینصورت این مسئله می تواند پیگرد قانونی به همراه داشته باشد.  با سپاس
گروه تحقیق و بررسی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان

 

مبحث دوم: آفرینش – ایجاد موجودات در سیاره زمین 

(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

برای اولین بار در جهان

 

مقدمه
در شماره پیش، از کل مقاله، این نتیجه بدست آمد که: 
س
 س "بطور کلی می توان گفت: ترکیب دو یا چند اتم، از یک یا چند عنصر متفاوت، مغناطیس و یا نیرویی را بوجود می آورد که می توان آن را روح جمادی نامید. با کلامی ساده، مسئولیت عناصر شیمیایی، ایجاد ارواح جمادی می باشد. پس از هربار تجزیه، ابرهای خلقتی تشکیل دهنده آن نوع جماد از یکدیگر جدا می شوند و چیزی که باقی می ماند، همان ابرخلقتی و یا روح آن ماده است که باید به سیرکمال خود ادامه دهد. " س
 
 
در اینجا لازم است بدانیم، در واقعیت امر، در اولین ترکیبی که در کوانتمی ترین شکل آن، از آرایشهای مختلف ذرات زیراتمی در فضا بدست می آید، روح مخصوص به هر نوع خلقت، از فضای مربوط به خود، جذب می شود. به عبارت دیگر، هر نوع آرایش ذرات زیر اتمی، در وضعیتهای ساده یا پیچیده، جاذب نوع بخصوصی از یک ابرخلقتی که قرار است سیرکمال کند، می باشد.س
برای آنکه فعلن از چهار چوب اصلی و کلی تشریحات استاد الهی در این باره دور نشویم، سعی بر آنست که این مقالات به شکل ساده تری ارائه شوند تا درک طرح اصلی، امکان پذیر شود و افراد بیشتری قادر به فهم مطلب باشند.س

 
 
ایجاد شبکه شعور درارتباط اطلاعاتی، بین دو عامل « الف» و «ب»س
یک ابر خلقتی که آن را الف می نامیم ، بر اثر کسب تجربه کافی، از بستر مادی خود جدا شده است و در این حال توانایی آن را دارد تا ماده پیچیده تری را شکل دهد. در مثال ما در شماره پیش، جذب ۵ ابر خلقتی[روح یا ابر کوانتمی] گروه هیدروکسی، گروه فسفات، گروه آب، گروه شش اتم آلومینیم و ابرخلقتی یک اتم مس و در انتها ، تشکیل سنگ فیروزه، تنها یکی از امکاناتی است که ابر خلقتی الف می تواند دنبال کند. این که کدام امکان دنبال شود، بستگی تام به عناصر موجود در خاک آن منطقه دارد[یکی از هفت عامل خلقتی-محیط]. جمع آمدن همه این امکانات باهم، از احتمال بسیار کمی برخوردار است. درست به همین علت سنگ فیروزه بسیار نایاب است.س
برای ابرهای خلقتی مرکب کوچکتر، مانند فسفات ، که از ابرهای خلقتی مربوط به چهار اتم اکسیژن و یک اتم فسفرتشکیل شده است نیز امکان دنبال کردن مسیرهای دیگر خلقتی وجود دارد. باید به یاد داشت که عنصر فسفر در طبیعت به حالت منفرد یافت نمی شود و همیشه در حالت ترکیب، مخصوصن با اکسیژن می باشد. 
س
جمع شدن ۸ قطعه ابر خلقتی مربوط به ۸ مولکول هیدروکسی در یک گروه، و چهار ابر خلقتی مربوط به ملکول فسفات در گروهی دیگر و همینطور در مورد دیگر اجزا، به آن علت است که هر کدام از ابرهای خلقتی کوچکتر می توانند در ارتباط اطلاعاتی با ابر خلقتی الف ، نحوه بقای خود را در نزدیکترین و سریعترین شکل آن، تشخیص دهند . روی همین اصل، هر مولکول آب تشخیص می دهد که آنچه ابر خلقتی الف در نظر دارد، بقای او را در بهترین شکل آن، نسبت به امکانات موجود، تأمین می کند. از اینرو هر کدام از چهار ابر خلقتی مرکب مربوط به مولکول آب، تشخیص می دهد که برای یافتن بقاء و در تضمین آنچه ابر خلقتی پرتوان الف در نظر دارد، باید فقط با سه ابر خلقتی هم نوع خود، یک شبکه شعور تشکیل دهد. این شبکه به رد و بدل کردن اطلاعات مابین اجزای خود می پردازد و اطلاعات خود را با شبکه های دیگر در میان می گذارد تا همه اعضاء، از طرح اصلی باخبر شوند و بدانند چه در پیش است. همانطور که گفته شد، این روند میتواند ده ها هزار سال بطول انجامد و در این مدت، ابر خلقتی الف بر اثر درگیری با دو پروسه زیر، تدریجن به کمال مرحله ای خود دست می‌یابد
.  
س
س ۱- پروسه جلب منفعت: ارتباط هوشی با دیگر ابرهای خلقتی مجموعه، برای جذب آن عوامل در گروهای مناسب سیستم .س
س ۲- پروسه دفع ضرر: ارتباط هوشی با دیگر ابرهای خلقتی مجموعه، برای طرد نیروهای ناخواسته از گروه . برای مثال جلوگیری از ایجاد گروه فسفات با پنج عضو بجای چهار عضو. 
س
 
بدیهی است که این دو عامل، پروسه تنازع بقای ابر خلقتی مورد بحث را بوجود می آورد که پایداری آن را در سطحی بالاتر تأمین می کنند. این امر در انتها، کمال و پایان حرکت آن ابر خلقتی جمادی در مرحله جمادیست. در این ارتباط باید بیاد داشت که در هر مرحله، از جمله مرحله جمادی، ممکن است ابرخلقتی، نه در یک روند خطی، در یک سنگ بخصوص، بلکه در یک روند منقطع، در سطوح متفاوت به کمال مقطعی، در همان مرحله دست یابد. این بدان مفهوم است که هربار، روح جمادی بستر مادی خود را ترک گوید، با تجربه ای که بدست آورده و با جذب کردن و یا جذب شدن به گروه های مناسب، قادر به ایجاد سنگهایی اصیل تر می باشد.س
 

اثرات ناشی از کمال
سنگ فیروزه مرغوب و فعال ، دارای اثرات و خواص بسیاری می باشد. برخی از اقوام و ملل باستانی مانند اقوام آزتک[1] ، اینکا[2]، ناوایو [3] و همینطور برخی ملل این عصر، چون ایرانیان، ترکهای ترکیه و برخی اقوام عرب، این سنگ را به نوعی محترم می شمارند و برای آن، صفات حامی ، رافع بلا و چشم زخم، دافع مرض و جاذب خیر و خوشی قائل می باشند. س
این سنگ در عمق ۳۰ تا ۴۰ متری زیر سطح دریا، جایی که زمین، عناصر مورد نیاز را داراست، بوجود می آید. ساختمان فیروزه، کریتسالی، با شبکه های کج می باشد. سنگهای فیروزه به رنگ آبی آسمانی، نشان مرغوبیت آن سنگ است. این سنگ در مراحل ابتدایی تر، به رنگهای سبز تا سبزکم رنگ دیده می شود. س
از نظر بررسی سیرکمال روح جمادی و ارتباط آن با ماده باید گفت، در مراحل کاملن ابتدایی شکل گیری این سنگ، احتمالن رنگ آن نیز سبز نبوده است، این رنگ مربوط         می شود به اثرات عناصر آن که به مرور، طی چندین صدهزار سال با یکدیگر ترکیب شده اند. س
در واقع قوه جاذبه در این قسمت به مفهوم آنست که، یک ذره، یک اتم ، یک ملکول و یا یک جسم پیچیده تر، از نظر بُعد کوانتمی خود، به چه نوع ترکیبی میل می کند . برای مثال، اکسیژن میل ترکیب شدن با هیدروژن را دارد، پس نیروی جاذبه اکسیژن و هیدروژن، آنها را جذب یکدیگر می کند. این نیروی جاذبه، از گردش الکتروپوزیترون و ارتباط اطلاعات با هسته اتم آن بوجود آمده است. زیرا الکتروپوزیترون در هر وضعیتی، نقشه و طرح اصلی خلقت را در خود دارد.س
پس از آنکه روح جمادی، که بر اثر کنش و واکنشهای بسیار زیاد و به دلیل تجربه ای که در درگیری با نیروهای دافعه و جاذبه و اثرات محیطی بدست آورده، قدرت ترک بستر مادی خود را یافت، و در این حالت، قادر به گریز از میدان مغناطیسی اجزای ترکیبی خود شد، جسم را ترک می کند، و در پی گریختن روح جمادی از ماده، ابرهای خلقتی موجود در مجموعه، هر کدام در سطح ماده ،عنصر و یا مولکول مربوط بخود را از آن جسم جدا می کنند. در این حالت، روح جمادی کمال یافته، جذب هیچ گروه روحی جمادی مادون خود نخواهد شد .س

فراموش نشود که همه تغییرات تشریح شده فوق، در دل خاک صورت می پذیرد، فقط برای درک بهتر مطلب است که روند تغییرات را جدا از خاک بررسی می کنیم.

 
 
هومولوگی و آنالوگی
هومولوگ به مفهوم یکسان و همجنس می باشد و آنالوک یعنی ناهمگون و غیرهمجنس است. از آنجا که در مرحله جمادی و گیاهی، یک ابرخلقتی، بستر مادی خود را یکجا و در یک زمان، ترک نمی کند، قطعاتی که از بسترمادی جدا می شوند، پورسیون هایی از آن ابر خلقتی کل هستند که نسبت به یکدیگر هومولوگ می باشند. برای مثال پورسیونهایی که از یک قطعه سنگ فیروزه جدا می شوند.س 
همین پورسیونها نسبت به پورسونهایی که از یک بستر مادی دیگر ، برای مثال یک قطعه زمرد جدا شده اند، حالت آنالوگ را دارا می باشند.س
آنالوگی و هومولوگی، در ایجاد اولین نوع از مرحله بعد، تأثیر بسزایی دارد. به این امر در جای خود خواهیم پرداخت.س
 
ایجاد یک شبکه هوشی (روح جمادی) از قطعات هومولوگ و آنالوگس

 

همانطور که در شماره پیش تشریح شد، در پایان مرحله جمادی، ارواح کمال یافته این مرحله، نحوه ایجاد اسکلت و استخوان بندی را در سطوح متفاوت آموخته اند. هومولوگی و آنالوگی, باعث ایجاد تجربه های مختلف در ارواح جمادی مختلف در ایجاد اسکلت سازی گوناگون شده است. این بدان مفهوم است که هر مجموعه ای که از ابرهای خلقتی کمال یافته جمادی همولوگ و آنالوگ تشکیل شده است، در واقع یک ابر خلقتی گیاهی جدید در پائین ترین سطح، محسوب می شود که دارای دانشی خاص در مورد نوع ویژه ای از اسکلت می باشد. برای مثال ابر خلقتی الف می تواند سلولز گیاهی الف را در گیاه نوع الف ایجاد کند. این صفت پس از تغییر و تحولات همه سطوح گیاهی، در مرحله حیوانی می تواند، برای مثال اسکلت یک ماهی را ایجاد نماید.س
تشریح بیولوژیک این امر، بسیار پیچیده می باشد و به زمان دیگری موکول می شود.

نحوه اسکلت و استخوانبندی، در مرحله جمادی آموخته می شود

 

 

 

انتهای مسیر
 همه ابرهای خلقتی کمال یافته جمادی، در یک روند پیچیده هومولوگی و آنالوگی، جذب یکدیگرشده، آمادگی ایجاد یک گیاه مشخص در پائین ترین سطح را خواهند داشت. در اینجا عمدن و با هدفی خاص از بررسی نحوه دقیق و عمیق این تحول، از جماد به گیاه، آنطور که در کتاب «زیست شناسی بعد دوم» آمده، موقتن خودداری می شود.س
همانطور که در تصویر روبرو می بینید، پروسه آنالوگی و هومولوگی، در نقطه ای به یکدیگر گره خورده، یک نوع خاص از گیاه را بوجود می آورد. این پروسه نه در یک روند، بلکه در ده ها بلکه صدها هزار مسیر موازی به وقوع می پیوندد تا همزمان، ده ها هزار نوع گیاه ابتدایی ایجاد شوند. س
پایان قسمت چهارم
 
 
 
 

 

 

لغات متن
[1](Aztek)
[2](Inca)
[3](Navajo)



شناسنامه این مقاله

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش


برگرفته از کتاب «زیست شناسی بعد دوم». نویسنده: فرامرز تابش
و همچنین آثار استاد نورعلی الهی
....................................................................................................................
کد ویژه مقاله در آرشیو پلتفرم اندیشه آنلاین- دانشگاه سیرکمال:س
OstadElahi_FaramarzTabesh_Ug,l jgtdrd-lfpe n,l-rslj +ihvl
...................................................................................................................
درشماره پنج می خوانید:س
  س -پل های میان مرحله ای بیولوژیک
س-شروع مرحله گیاهی

 

 

این مقاله در کانال یوتیوب پژوهشکده

 

مقاله صوتی برای نابینایان


 

انتهای مرحله جمادی و شروع مرحله گیاهی

 ابل توجه دوستان و علاقمندان مقالات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان!

همه مقالات این پژوهشکده دارای شناسنامه هستند. به ویژه مقاله این صفحه دارای کد ویژه نیز می باشد. برای استفاده از این مقالات و بخصوص این مقاله حاضر که برای اولین بار در جهان ارائه می شود، حتمن لازم است شناسنامه آن، که شامل  « نام محقق، منبع و کد آرشیو در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان»  می باشد را بطور کامل ارائه نمایید.   در غیر اینصورت این مسئله می تواند پیگرد قانونی به همراه داشته باشد.  با سپاس
گروه تحقیق و بررسی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان

 

مبحث دوم: آفرینش – ایجاد موجودات در سیاره زمین 

(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

برای اولین بار در جهان

 

 

مقدمه
قبل از هرچیز باید بگویم که مایلم طی این مقاله و مقاله شماره آتی، مرحله گیاهی و حیوانی را بطور خلاصه تر از آنچه در کتاب «زیست شناسی بعد دوم» و «انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال» ارائه داده ام مورد بررسی قرار دهم، زیرا در مرحله انسانی، مسائل غامض و پیچیده زیادی وجود دارد که تا بحال علوم آکادمیک، قادر به پاسخگویی به آنها نبوده اند، از جمله ایجاد بیماری و ریشه آن و تشریح و توضیح مقوله روان، ارتباط بعد کوانتمی و فیزیکی انسان و بسیاری از مسائل از این دست. مسائل غامض و معضلاتی که ما توانسته ایم با تشریح صحیح مراحل مختلف خلقت در زمین، بر اساس آموزشهای استاد الهی، برخی از آنها را حل نماییم. از اینرو در این شماره، تنها با بررسی اجمالی پل های میان مرحله ای و تفاوت مابین دو مرحله جمادی و گیاهی و نکاتی چند از این دست، ارائه این مطلب را به پایان می بریم. در هر حال اصول حرکت خطی پروسه کمال روحی در مرحله جمادی با مرحله گیاهی چندان تفاوتی ندارد. تنها تفاوت در هدف از ایجاد آن و کار بر روی کروموزموم ها می باشد.س

بسترهای حیاتی 
حیات در سیاره زمین در هر سه بستر شناخته شده برای ما، یعنی خاک، آب و هوا ایجاد می شود. این در حالی است که سرمنشا حیات یعنی ذرات زیر اتمی، بازتاب هولوگرافیک نیروهایی ویژه می باشند که از بعدی مافوق زمان و مکان مادی و یا حتی کوانتمی می آیند. این بدان مفهوم است که خود این ذرات، ایجاد مکان و زمان، و نتیجتن ابعاد را باعث     می شوند. با کلامی دیگر، حیات بیولوژیکی یعنی ذرات زیراتمی.س
از مرحله جمادی تا انتهای مرحله انسانی، به هرسه عنصر نام برده شده فوق، یعنی خاک، آب و هوا احتیاجی غیر قابل اجتناب وجود دارد. اما این همه ماجرا نیست، در این راستا حداقل یک عنصر دیگر دست اندکار است تا چرخه حیات به گردش درآید. این عنصر نور است. حقیقت آنست که اطلاعات علوم آکادمیک رایج در مورد نور، چیزی حدود صفر است، زیرا نور به عنوان یک پدیده زنده، پویا و هوشمند مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته نشده است.س 
در ارتباط با ایجاد حیات، حتی موجودات جهان تاریکی را نیز نمی توان بطور مطلق مصون از اثرات نور دانست. زیرا در غیر اینصورت امکان بروز و ظهور این اِلِمنتها غیرممکن بود. بنابراین در همه پهنه هستی، منظور از موجودات نورانی و ظلمانی، درصد اثرات نور و ظلمت است و نه مطلق بودن این اثرات.س

پل های میان مرحله ای
از آنجا که رشد در هر دو بعد جسمی و روحی کاملن تدریجی است، از ساده و ابتدائی ترین موجود در هر مرحله تا ایجاد موجودی که بدرستی و به وضوح بتوان علائم و شرایط مرحله مربوطه را در آن تشخیص داد، در سطحی قرار میگیرد که آن را پل میان مرحله ای نام میدهیم.س
همانطور که در مرحله جمادی بدان پرداخته شد، بسیاری از سنگها، تنها در مجاورت آب و یا مستقیمن در درون آب ایجاد می شوند و برخی دیگر در دل خاک در لایه های زیرین زمین. اینکه آیا جمادات در هوا نیز وجود دارند، موضوعی است بسیار حساس، زیرا با نظراتی که ما درکتاب «زیست شناسی بعد دوم» ارائه داده ایم این امر نه تنها امکان پذیر، بلکه طبیعی می باشد، زیرا گاز در حقیقت نوعی جماد است که فاصله ملکولی آن بسیار زیادتر است از یک سنگ. اما در هر حال از نظر ما و درک آنچه در مورد مراحل خلقت از جمادی تا انسان مورد بحث قرار گرفت، گازها را می توان درمرحله جمادی و یا حتی به عنوان پل های میان مرحله ای در نظر گرفت.س
یک مثال :س
گاز دی اکسید کربن[۱] از نظر ترکیبی، تفاوتی با اکسید کلسیم[۲] ندارد. زیرا هر کدام، از دو نوع عنصر شیمیایی تشکیل شده اند.س
دی اکسید کربن گازی بی‌رنگ و بی‌بو می‌باشد که گیاهان از آن در فرایند فتوسنتز برای ساختن کربوهیدراتها استفاده می‌کنند و با جذب آن ، اکسیژن آزاد می‌کنند. نتیجه بررسی های دانشمندان در مورد این گاز نشان می دهد که دی اکسید کربن موجود در اتمسفر بعنوان سپر حرارتی زمین عمل می‌کند و با اثر گلخانه‌ای طبیعی، مانع از سرد شدن زمین می‌شود. این گاز عمومن از سوختن مواد آلی در حضور اکسیژن کافی ایجاد می‌شود. نتیجه آنکه این پل میان مرحله ای که از نقطه نظر ما، در فاز جماد جای می گیرد، نقش بزرگی را در ایجاد جمادات، در مراحل پیشرفته تر مانند کربوهیدراتها، به شکلی که مورد قبول شیمی باشد بازی می کند. زیرا بدیهی است، علم کنونی شیمی، گاز را جماد نمی داند.س
در مورد اکسیدکلسیم هم مطلب به همین شکل است. با این تفاوت که این ترکیب به صورت جامد است و با چشم دیده می شود و می توان آنرا نیز به عنوان یک پل میان مرحله ای در نظر گرفت. اما از آنجا که در مرحله جماد هنوز باید تحقیقات زیادی صورت پذیرد، من مایلم که عناصر طبیعی شیمیائی خالص را پل میان مرحله ای مابین ذرات زیراتمی و جماد بدانم.س 
برای آنکه درک شروع مرحله گیاهی ساده شود یک گرافیک قابل فهم را طراحی نموده ام که با مورد تدقیق قرار دادن آن این امر ممکن می شود.س
س 
مقایسه فرآیند رشد در جماد و گیاهس




سکانس، سطح و مرحله
 
 
هومولوگی و آنالوگی
همانطور که در گرافیک فوق قابل مشاهده می باشد، قطعاتی از یک نوع روح جمادی تکامل یافته ویژه، جدا شده اند که نسبت به یکدیگر هومولوگ می باشند، به همراه ابرهای خلقتی جمادی، از انواع مختلف جماد که نسبت به یکدیگر آنالوگ هستند گرد آمده، یک پل میان مرحله ای مابین جماد و گیاه را ایجاد   می نمایند. این نوع گیاهان اصولن باید بسیار ابتدائی بوده، عمر کوتاهی داشته باشند. برای بررسی های اولیه، جلبکها، برخی از باکتریها، قارچها و موجوداتی در این سطح، نمونه های قابل قبولی می باشند. با در نظر گرفتن آنکه بطور حتم گیاهان ابتدائی تری نیز موجود می باشند که در واقع مورد نظر ما هستند.س
باید به یاد داشت که هومولوگی امکان بروز یک یا چند خاصیت ویژه را در گیاه جدید قوت می بخشد حال آنکه آنالوگی باعث ایجاد تجمع تجربه های مختلف می شود. برای مثال در کویر، به علت عدم وجود جمادات گوناگون، هومولوگی بر آنالوگی غالب است. از اینرو گوناگونی در گیاهان امکان پذیر نیست.س
در ایجاد گیاهان ابتدائی، عوامل دیگری به غیر از پتانسیل های کمال یافته جمادی، مانند اثرات محیطی و ژنتیک نیز موثر می باشند. باید در نظر داشت که بحث بر سر ایجاد ابتدائی ترین نوع گیاه است که بر اثر جمع آمدن همه عوامل خلقتی یاد شده ایجاد می شوند و ممکن است هنوز برای بیولوژی شناخته نشده باشند. ممکن است این گیاهان دارای کروموزوم نباشند که در آنصورت، عامل ژنتیک از عوامل موثر محسوب نمی شود. در مورد گیاهانی که دارای کروموزوم هستند، پتانسیل های کمال یافته جمادی، تاثیر مستقیم و تعیین کننده ای در مرحله لقاح ، و یا حتی قبل از آن، در مرحله ایجاد سلولهای جنسی دارند.س
از آنجا که این مقوله را در مرحله ایجاد روح حیوانی و همینطور روح بشری دقیقن و عمیقن مورد بررسی علمی قرار خواهیم داد، از اینرو در اینجا به همین مقدار توضیح اکتفا می شود.س

 
مشخصه های مرحله گیاهی 
س-ایجاد سلول و ممبران
س-ایجاد فتوسنتز 
س-عمدتن جدا شدن از خاک و یا آب، برای کسب مستقیم نور و اکسیژن
س-ایجاد رشد بر اثر ازدیاد سلولی با کمک بیان ژن
س-به نمایش گذاشتن اسکلتبندی (قابلیتی از مرحله جمادی) از طریق ساخت سلولوز گیاهی
س-دوران حیات فیزیکی (ناشی از سیرکمال روحی) بسیار کوتاه تر از جمادات

همانطور که از گرافیک فوق قابل مشاهده می باشد، هر مرحله، از تعداد مشخصی سطح و هر سطح از تعداد محدودی سکانس تشکیل شده است.س 
طبق مثال ارائه شده در این شمای گرافیکی، جماد یک مرحله است که از حداقل سه سطح سنگ آهک، سنگ مرمر و سنگ فیروزه تشکیل شده است. حال آنکه برای مثال در سطح سنگ آهک، در سکانس های زیادی ، بستر مادی تغییر می کند تا به نقطه ای برسد که از نظر علم شیمی بتوان به آن، سنگ آهک اطلاق نمود. این تغییرات ظاهری بازتاب تغییرات سیرکمالی غریزی روحی می باشند. س 
در مرحله گیاهی نیز می توان به گیاهان بسیار ابتدائی که حتی شکل ظاهری نباتات را ندارند اشاره نمود که در مجموعه پل میان مرحله ای مابین جماد و گیاه قابل طبقه بندی می باشند. مانند برخی مخمرها، مانند ساکارومایسس سرویزیه[۳] که در تخمیر نان دخیل هستند، به عنوان پل های میان مرحله ای مثبت (از جهان نور)، و موجوداتی مانند کاندیدا آلبیکانس[۴] که باعث عفونت های شدید دهان می شوند به عنوان پل های میان مرحله ای منفی(از جهان ظلمت) و قارچهای مخاطی[۵] را به عنوان موجودات ابتدائی در این مقوله در نظر گرفت که نه مثبت و نه منفی ارزیابی می شوند (خنثی).س 

 
انتهای مسیر
از نظر سیرتکامل روحی، موجودات نامبرده شده فوق و هزاران موجود دیگر در این مجموعه، در اثر روند رشد روحی در سکانسهای زیادی به یک سطح مشخص از پیشرفت دست می یابند که در انتهای راه، و کسب پختگی نهایی، به انتهای مسیر تعیین شده برای فاز(مرحله) گیاهی می رسند. از این نقطه به بعد، همراه با برخی از فاکتهای هفت عامل خلقتی و تحت تاثیر سازوکار هومولوگی و آنالوگی، بطور موازی، ارواح حیوانی زیادی ایجاد می شوند.س 
اکثر درختان دارای میوه و خود میوه آن درختان، قابل رده بندی در آخرین سطح روند کمال روحی می باشند. این گیاهان عمومن دارای اثراتی نیز هستند که حتی ممکن است برای بشر مفید هم نباشد با این حال کمال خود را کسب نموده اند (کمال پوزیترونی).س 
بر طبق بخشی از هدف خلقت که در نقشه و طرح اولیه مستتر بوده است و به مرحله گیاهی مربوط می شود، روح باید در انتهای این فاز «رشد» را در بسترهای بسیاری از انواع گیاهان آموخته باشد تا در آخرین سطح بتواند، این طراحی را به بهترین اشکال ممکنه به ظهور برساند. این امر چیزی نیست جز فراگیری کار با کروموزومها.س
همانطور که در مقالات پیش نیز عنوان شد، در اینجا از روی عمد، از وارد شدن به عمق بیشتر این مقوله و ارائه نکات کلیدی خودداری می شود.

لغات متن
[1] CO2                            
 [2] CaO                            
 [3] Saccharomyces cerevisiae
[4] Candida albicans           
 [5] Slime mold 

 

 شناسنامه این مقاله

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش 

 

برگرفته از کتاب «زیست شناسی بعد دوم». نویسنده: فرامرز تابش
و همچنین آثار استاد نورعلی الهی
..................................................................................................................................
کد ویژه مقاله در آرشیو پلتفرم اندیشه آنلاین-دانشگاه سیرکمال:س
OstadElahi_FaramarzTabesh_ug,l jgtdrd- lfpe n,l- lvpgi ädhi
.................................................................................................................................
مطلب شماره ششم:س
  اصل عدم تساوی کل با اجزاء

 

 این مقاله در کانال یوتیوب پژوهشکده


مقاله صوتی برای نابینایان


اصل عدم تساوی کل با اجزاء

قابل توجه دوستان و علاقمندان مقالات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان!

همه مقالات این پژوهشکده دارای شناسنامه هستند. به ویژه مقاله این صفحه دارای کد ویژه نیز می باشد. برای استفاده از این مقالات و بخصوص این مقاله حاضر که برای اولین بار در جهان ارائه می شود، حتمن لازم است شناسنامه آن، که شامل  « نام محقق، منبع و کد آرشیو در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان»  می باشد را بطور کامل ارائه نمایید.   در غیر اینصورت این مسئله می تواند پیگرد قانونی به همراه داشته باشد.  با سپاس
گروه تحقیق و بررسی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان

 

مبحث دوم: آفرینش – ایجاد موجودات در سیاره زمین 

(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

برای اولین بار در جهان

 

مقدمه
همانطور که همه علاقمندان به تاریخ علم مطلع هستند، در اواخر قرن نوزدهم میلادی و اوایل قرن بیستم، به تدریج علمی بوجود آمد که آنرا مکانیک کوانتم نام نهادند. اساس این علم را می توان تحقیقات ماکس پلانک در زمینه تابش نور بر روی اجسام سیاه دانست. به نظر می آید پلانک اولین کسی باشد که در دوران معاصر از کلمه کوانتم به مفهوم یک قطعه یا یک تکه خیلی کوچک، استفاده نمود.س
به دنبال همین تحقیقات، هایزنبرگ «اصل عدم قطعیت» را در سال ۱۹۲۷ فرموله نمود و به همین دلیل و تحقیقاتی دیگر، نامش به عنوان پدر مکانیک کوانتم ثبت شد. در همان سالها، اتفاقات علمی دیگری رخ داد که خبر از پایان تفکرات دکارت - نیوتنی می داد. از جمله آنکه، آلبرت آینشتاین طی مقاله ای اعلام نمود که معادلات نیوتنی، تنها در بخش و وضعیت محدودی، صحت پیدا می کند. کمابیش در همان دوران، ماکس بورن، ورنر هایزنبرگ و پاسکال جوردان ، «مکانیک ماتریسی» را فرموله نمودند. در سال  ۱۹۲۶ اروین شرودینگر معادله مکانیک کوانتم خود را با نام «معادله موج» ارائه داد و درست در همان سال، جان هاسبروک، کتابی [1] که شاید بشود آن را «اصول کوانتم و طیف خطی (نور)» ترجمه نمود، منتشر ساخت. حول و حوش همین دوران، دانشمندان معتبر دیگری نیز به نظریه پردازی در مورد طرز فکری پرداختند که با سرعت، نام «مکانیک کوانتم» را کسب نموده بود. س

همه آنچه باعث ایجاد این علم شد، چه در زمینه محاسبات ریاضی و فرمولهای مربوطه، که برخی از آنها به علت خروجی بی نهایت در محاسبات، چندان قابل قبول نبوده و نیستند، و چه از نوع فلسفی و احتمالات، مانند نظریه «گربه شرودینگر» و از انواع دیگر آن، که آلبرت آینشتاین آنرا ایده آلیسم فیزیکدانان می نامید، یقینن یک پیام بسیار مهم را در بطن خود به ارمغان آورد. این پیام آن بود که دوران تفکرات علمی، از زاویه جهانبینی خشک و یکسویه نیوتن و دکارت به پایان رسیده است و اینک لازم است به پدیده ها با دیدی جدید و از  زاویه ای متفاوت نگریست.س

نظریه ای جدید در مورد ارتباط کل با اجزاء
اینک از آن دوران، حدود یک قرن می گذرد و متاسفانه شاهد آن هستیم که علم مکانیک کوانتم نیز، به قول آینشتاین:س
س"ما را حتی قدمی به راز آن قدیمی ترین (خدا) نزدیک نکرده است."س
 این علم نیز مانند همه علوم دیگر، ناتوانی خود را در تشریح ایجاد جهان هستی به اثبات رسانده است. در این وضعیت ، لزوم گشایش دریچه ای جدید که از آن بتوان با دیدی متفاوت به پدیدهای تاثیرگذار در ساختار جهان هستی نگریست، احساس می شد.س
 با ارائه علوم تلفیقی در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان که برگرفته از آموزش های استاد نورعلی الهی می باشند، حال، زمان آن فرا رسیده است که از تفکرات کوانتمی هایزنبرگی نیز پافراتر نهاده، مرز دانش را کیلومترها جابجا نماییم. با پی گیری و مطالعه مقالاتی که تا این ساعت در بخش علوم تلفیقی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان انتشار داده ایم، اهل فن و صاحبان خرد، به این امر پی می برند که این تغییر در دیدگاه علمی، هم اکنون آغاز شده است .س
یکی از معضلاتی که هیچکدام از علوم آکادمیک، از جمله مکانیک کوانتم، فیزیک ذرات و یا بیولوژی در کلیت خود، هرگز بدان نیاندیشیده اند و می توان گفت هنوز در حاکمیت تفکرات دکارتی- نیوتنی قرار دارد، مسئله ارتباط کل با اجزاء می باشد.س

حدود پانزده سال پیش، هنگام جمع آوری دستنوشته هایم که نتیجه تحقیقات سالهای پیش از آن بود، به یکی از مقالاتم در این مورد برخورد نمودم و با طراحی چند گرافیک و فرموله نمودن آن از نظر ریاضی، توانستم نتیجه تحقیقاتم را در قالب یک نامعادله علمی درآورم. در تاریخ پنجم ماه آپریل سال ۲۰۱۹ میلادی در بخش علوم تلفیقی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، تحت عنوان «مبحث دوم. بررسی مرحله جمادی» این طرح و فرمول ریاضی مربوطه را منتشر نمودم، بدون آنکه به تشریح آن بپردازم، زیرا برای تفسیر این نظریه، لازم بود ابتدا مطالب علمی دیگری در این پژوهشکده انتشار یابند. تصور می کنم اینک موقع آن فرا رسیده، به این امر پرداخته شود، زیرا این مطلب را یکی از   مهم ترین مسائل علمی و آکادمیکی می دانم که در تشریح بخش کوانتمی هر ماده، از یک اتم ساده تا موجود به غایت پیچیده ای چون انسان نقش اصلی را بازی می کند.س
 طبق این اصل:س
 
س " در هر سیستم بیولوژیک، انرژی کل مجموعه، همواره بزرگتر است از مجموع انرژی اجزای تشکیل دهنده آن سیستم. این تفاوت در اندازه، به تدریج افزایش می یابد" س

برای روشن شدن این مطلب ابتدا به گرافیک زیر توجه فرمائید.س 
 
 
 
 
 
تشریح گرافیک
در اینجا می توان مشاهده نمود که یک ابرخلقتی، پس از اتمام سیرکمال مقطعی خود در یک سطح ویژه از پروسه کمال، از بستر مادی خود جدا می شود. این پروسه کمی پیچیده است، اما با زبان ساده تر که قابل درک برای اکثر خوانندگان باشد، می توان گفت:س


س " در سطح کوانتمی، ابرهای خلقتی جزء، از یکدیگر جدا می شوند زیرا، آن نیرویی که همه مجموعه را با یکدیگر در تعامل و همکاری نگه داشته است، در این مورد خاص، روح جمادی سنگ مرمر، سرانجام به استوارترین وضعیت ممکن در این مقطع دست یافته است. از این رو، از مجموعه جدا شده است ." س
    

جدا شدن روح جمادی از مجموعه، به این دلیل است که با کسب تجربه کافی که همان کمال مقطعی می باشد، قادر به یادگیری و اجرای چگونگی تثبیت بقای آن سیستم، در بالاترین حد ممکن، شده است. این قدرت و تجربه در اثر کنش و واکنش اجزای سیستم با یکدیگر و با محیط اطراف، در جهت جلب منفعت برای کل سیستم و دفع ضرر از سیستم بدست آمده است.  این پروسه در واقع زیر نظر روح یا ابرخلقتی مربوطه به انجام رسیده است.س
از آنجا که هنوز دانشمندان، از یک طرف دستگاه های مافوق حساس در دست ندارند، و از طرف دیگر، بعلت نگرش نادرست به ماده و انرژی، قادر به مشاهدات و محاسبات بسیار دقیق و همزمان پدیده ها نمی باشند، چیزی که با ارائه «اصل عدم قطعیت» هایزنبرگ به اثبات رسید، از اینرو درک نامعادله زیر، برای بسیاری از افراد، حتی در سطح آکادمیک، آسان نیست. این نامعادله را چنین فرموله نموده ام:س

 
 
در اینجا، این نامعادله را مستقیمن از کتاب «بیولوگی دِر کوانتن دیمنزیون»[2] که به زبان آلمانی نوشته ام، آورده ام. شرح آن به فارسی چنین است:س
EA= انرژی کل
EDo.=انرژی ابرخلقتی دولومیت 
Eca.=انرژی ابرخلقتی کالسیت 
Px= روح جمادی در یک سطح ویژه (ایکس)  
 
 
در کتاب «زیست شناسی بعد دوم» این مطلب را کمی ساده تر نیز، در قالب سنگ آهک که یک یا چند سطح پائین تر از سنگ مرمر است، به 
  صورت زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ام:س
 
 
 
 
این بدان مفهوم است، پس از آنکه سیرکمال روح جمادی در این مقطع پایان یافت، مجموعه را ترک می کند و درست به همین دلیل است که اجزاء از یکدیگر جدا می شوند. زیرا عاملی که تا این زمان، همه اجزاء را در تعامل و همکاری با یکدیگر و با محیط اطراف نگه می داشته است، دیگر وجود ندارد. این رخداد، در واقع مفهوم مرگ است در تمام سطوح خلقت از جمله در مورد انسان. س

در این میان، اتفاقی که عملن رخ می دهد آن است که کربنات کلسیم، از ابتدای ترکیب خود، یک قطعه ابرخلقتی و کوانتمی را بوجود آورده است که به مرور زمان بر اثر کنش و واکنش مابین اجزاء، یعنی کربن، اکسیژن و کلسیم، با یکدیگر، و محیط اطراف با کل سیستم، پرورده شده است تا سرانجام به انتهای مسیر تکاملی از پیش تعیین شده خود در آن سطح (سنگ آهک) رسیده است. س
بنابراین، پختگی و تکامل مقطعی، به مفهوم کسب تدریجی انرژی بیشتر است که در انتهای این پروسه به بالاترین حد خود رسیده است. از این رو در هنگام اضمحلال سیستم، زمانی که حداقل، کلسیم و کربنات از یکدیگر جدا می شوند، یک عامل دیگر نیز از مجموعه جدا شده است که روح جمادی سنگ آهک می باشد. از اینرو فرمول و یا نامعادله فوق مفهوم می یابد. این نامعادله در همه سطوح خلقت که با سیرتکاملی روحی موجوداتِ حداقل سیاره زمین سروکار دارند، معتبر خواهد بود. برای تعیین مقدار انرژی روح در این نامعادله، زمان به عنوان بعد چهارم، نقش بسیار مهمی را ایفا می کند.  س
برای درک بهتر این نامعادله، فهم این مطلب از اهمیت زیادی برخوردار است که انرژی روح یا ابر خلقتی حاکم بر مجموعه، رفته رفته افزایش می یابد و ثابت نیست. س

در اینجا باید به یک نکته بسیار مهم اشاره شود و آن این است که، ما هنوز به تفسیر مکانیزم جذب ارواح از محل نگهداری آنها در سه بعد کوانتمی ویژه، و نحوه اتصال آنها به اجسام خود در اولین ظهور مادی، در سیارات، نپرداخته ایم. زیرا اگر این مسائل با یکدیگر به طور همزمان ارائه شوند، مطلب چنان پیچیده خواهد شد که شاید فقط برای افرادی قابل فهم باشد که آموزش های استاد الهی را کاملن درک نموده اند. بدیهی است که چنین افرادی بسیار معدود می باشند. از اینرو فعلن به این مطلب نمی پردازیم و فقط مسئله روح را در ارتباط با ترکیب ذرات زیر اتمی و یا اتمها و ملکولها و ارگانها با یکدیگر آنالیز می نماییم. اما در مقالات آتی در جای خود، زمانی که احساس شود، مسئله روح و جسم، از نظر علمی، کاملن تشریح شده است، عمیقن به آن مطلب نیز خواهیم پرداخت.

 

لغات متن

 Q[1] Quantum Principles and Line Spectra 
  B[2]Biologie der Quantendimension


 

شناسنامه این مقاله



تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش
منابع:
کتابهای:
«Biologie der Quantendimension» 
و همینطور «زیست شناسی بعد دوم» س
نویسنده: فرامرز تابش
و همچنین آثار استاد نورعلی الهی
..................................................................................................................................
کد ویژه مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:س
OstadElahi_FaramarzTabesh_Hwg unl jsh,d ög fh hüchM
................................................................................................................................
مطلب شماره هفتم:س
  مرحله حیوانی

 

 این مقاله در کانال یوتیوب پژوهشکده

 

مقاله صوتی برای نابینایان