مقالاتی برگرفته از کتاب ریفرنس « زیست شناسی بعد دوم ». نویسنده: فرامرز تابش. باید توجه داشت، همه این مقالات، برای اولین بار است که در قالب علم و بصورت تحلیلی آکادمیک انتشار می یابند.

۲۴ شهریور ۱۴۰۱

روان- قسمت دوم- آنالیز میانی

  قابل توجه دوستان و علاقمندان مقالات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان !

همه مقالات این پژوهشکده دارای شناسنامه هستند.  به ویژه مقاله این صفحه دارای کد ویژه نیز می باشد. برای استفاده از این مقالات و بخصوص این مقاله حاضر که برای اولین بار در جهان ارائه می شود، حتمن لازم است  شناسنامه آن، که شامل « نام محقق، منبع و کد آرشیو در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان»  می باشد را بطور کامل ارائه نمایید.   در غیر اینصورت این مسئله می تواند پیگرد قانونی به همراه داشته باشد.    با سپاس
گروه تحقیق و بررسی  پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان
.........................................................

لوکیشن و تعریف علمی روان
اگر سیستم خودیت واقعی را خورشید در نظر بگیریم، روان را می توان نور فجر در هنگام طلوع دانست که در حالت طبیعی و سالم، تاحدودی خصوصیات سیستم خودیت واقعی را منعکس می کند.س
بنابر این می توان تعریفی را که در قسمت اول این مقاله (آنالیز اولیه) ارائه داده شده است بدین شکل بسط داد:س

میدانی مغناطیسی و چهار بعدی که در اطراف کورتکس مغز، در منطقه سنترومر[1] مرکزی قرار داشته و محیطی است پرانرژی و در حالت طبیعی شدیدن تاثیرپذیر و تاثیرگذار که بیشتر در تالاموس و هیپوکامپوس بروز می کند. این منطقه قادر است با میدانهای جاذبه ای و مغناطیسی مثبت و منفی دیگر به تاثیرگذاری متقابل بپردازد.س
در وضعیت روان، عواملی چون ساختار ارگانهای مغز و سیستم عصبی از یک سو و بار سیستم کارما و صفات تحمیلی و تکمیلی[2] از سوی دیگر دخیل می باشند. در این راستا میدانهای انرژیایی مثبت و منفی نیز موثر هستند.س
این منطقه، محل برخورد اثرات انرژیایی سیگنالهای اطلاعاتی آوران، از سطح کورتکس بطرف خودیت واقعی و سیگنالهای دستوراتی وابران از طرف خودیت واقعی به طرف سطح کورتکس می باشد. س

رابطه مابین سیستم خودیت واقعی و روان را می توان عمدتن به سه دسته تقسیم نمود و برای آن، دو تبصره قائل شد:س
س  ا-خودیت واقعی مریض است ⇐ روان نیز دچار اختلال و امراض گوناگون خواهد شد.س
س ۲-خودیت واقعی مریض نمی باشد⇐ علیرغم آن، روان می تواند مريض باشد. این مورد، وضعیتی است عمومی که احتمال وقوع آن از درصد بالایی برخوردار است.س
س ٣- خودیت واقعی مریض نمی باشد⇐ روان نیز می تواند سالم باشد. این مورد از جمله مربوط می شود به انسانهایی که برای مثال برای نخستین بار یک زندگی زمینی را تجربه می نمایند.س    
با این وصف می توان بطورکلی، روان را بصورت تکمیلی زیر نیز تعریف نمود :س

کلیه کنش و واکنشهای مابین روح و جسم، چه از نوع احساسی، که مربوط به قلب می شود و چه از نوع سیگنالهای عصبی مغزی و همینطور اثرات میدان فکر، فشارهای عصبی، استرس، اضطرابات، اثرات ناشی از خوشی و وجد و سرور، اثرات پارازیتها و رزونانسها، اثرات بیماریهای مختلف و کیفیت زندگی، مجموعن در ابتدای بند اتصال، در نقاطی در سطح خارجی کورتکس مغز، در جائی که آن را نقطه سی سی [3] می نامیم، میدان مغناطیسی ویژه‌ای را تشکیل می دهند که اصطلاحن آن را روان می نامند. س

بروز اثرات مجموعه خودیت واقعی، که در دستورات صادره برای جسم و دریافت اطلاعات از جسم مستتر است، در همین نقطه رخ می دهد. برای مثال در مقابل یک حادثه مشخص، انسانهای مختلف واکنشهای متفاوتی را نشان می‌دهند که مربوط می شود به دستورات صادره از روح. در این پروسه، بی عیب و نقص و یا معیوب بودن ساختمان مغز و برخی نقاط حساس بدن و همینطور اثرات خونی نیز مؤثر واقع می شوند.س
یک عامل دیگر که در این روند تأثیر گذار است، تربیت خانوادگی و محیطی و نوع سپر دفاعی روانی اشخاص است. نوع طبیعت بدن، کافایی، پیتائی، واتایی و یا ترکیبی از آنها که مربوط به روح بشری می باشد نیز در این فضا تأثیرگذار است.س

روان در معرض انواع تهاجمات و پارازیتهای پر انرژی محیطی قرار می‌گیرد و چون در ارتباط تنگاتنگ، از طریق بخشهای مختلف مغز و همینطور از طریق قلب، و نیز از طریق خون در سد خون- مغز[4] با بدن فیزیکی می باشد، تمام اثرات مثبت و یا منفی به این منطقه انتقال می یابند و خطر مریض شدن آن بسیار زیاد است. بسیاری از ناهنجاریهای شخصیتی، فقط در سطح همین منطقه بروز می‌کنند و اگر ژنتیک نباشند از راه صحیح قابل درمان می باشند.س

به دلایل فوق الذکر، روان نمی تواند معرف واقعیات روحی یک شخص باشد. سیستم خلقت، با ایجاد فیلترهایی مابین خودیت واقعی و جسم فیزیکی، بشدت از ورود پارازیتها به طریق آوران، و مخدوش شدن روح، جلوگیری می کند. اما علیرغم این تدابیر شدید، ندرتن میکروبهایی نیز به روح سرایت کرده، باعث بروز بیماری آن می‌شوند. در آثار استاد الهی، لااقل به دو مرض که وی آنها را جزو‌ امراض روحی می داند برمی‌خوریم:س

س "....دو مرض روحی است که برای سالک علاجش بسیار مشکل است، شک و تردید، کبر و غرور." ( آثار الحق ۱، گفتار ۶۰۲، پاراگراف آخر) س           

این بدان مفهوم است که این عوامل بیماری‌زا، از این فیلترها گذشته، بخشی از روح را کدر کرده اند. درست مانند نقطه‌ای از یک ارگان بدن که دچار سرطان شده باشد. س
تبصره ۱- بعلت وجود فیلتر هایی مابین بدن فیزیکی و سیستم خودیت واقعی، امراض روانی به سادگی قادر به نفوذ به این سیستم نخواهند بود.س
تبصره ۲- با وضعیت کنونی علم و تکنولوژی، هنوز این امکان وجود ندارد که از روی علائم روانی و رفتاری یک شخص، به خصائص واقعیتی سیستم خودیت حقیقی او پی برد. زیرا منطقه روان، دائمن بوسیله میدان های انرژی مثبت و منفی خارجی در حال تبادل انرژی یا اثرپذیری می باشد.س
پایان قسمت دوم(آنالیز میانی)س

ر[1] و [3] سنترال سنترومر و یا سنترومر مرکزی. این منطقه مابین نک های دندریتهای سلولهای هرمی و نک های اکسونهای رشته های درون بند اتصال کوانتمی قرار دارد.س
 ر.[2] در مقالات آتی بدقت مورد بررسی قرار خواهند گرفت
                                                                             [4] Blood-brain-barrier  


سوالات دریافت شده پس از انتشار این مقاله




سوال:

اصولآ میدان مغناطیسی یعنی چه و چگونه بوجود می آید؟


جواب:

بطورکلی مغناطیس یعنی ایجاد کشش و جاذبه. اما در پاسخ به این سوال که میدان مغناطیسی چگونه بوجود می آید باید بگویم، از آنجا که همه فعل و انفعالات جهان هستی از برهم کنش دو منبع عظیم انرژی الکترونی و پوزیترونی (یا همان جهانهای نور و ظلمت) ناشی می شوند، هر پدیده و موجودی، حتی یک فکر ساده، یا کمی پوزیترونی و یا کمی الکترونی می باشد. این دو، هر کدام دارای کشش ویژه خود هستند که مخالف آن دیگری عمل می کند. از اینرو در هر نقطه از جهان هستی، از جمله در منطقه ای که آن را روان می نامند، سریعن پدیده های الکترونی و پوزیترونی در مقابل یکدیگر جبهه می گیرند و یک میدان دو قطبی کشش را بوجود می آورند که همراه با اثراتی که در این مقاله و مقاله آتی توصیح داده شده است، روان تشکیل می شود. س

.............................................................................................................................


سوال:

با توجه به دو مقاله ای که در مورد روان انتشار داده اید، پس از مرگ برای روان چه رخ می دهد؟

 

پاسخ:

از آنجا که روان در محل برخورد بند کوانتمی اتصال با دندریت های نویرون های کورتکس مغز ایجاد می شود، پس از قطع شدن بند اتصال کوانتمی، روان نیز دیگر وجود نخواهد داشت.  تنها زمانی که خودیت واقعی (روح) در یک زندگی زمینی دیگر به یک سیستم "روح بشری - بدن فیزیکی" جدید متصل شود روان ایجاد می شود. مسلمن این روان با آن روان زندگی قبل یکسان نخواهد بود، زیرا این سیستم جدید دارای خصوصیاتی متفاوت است.

 

این سوال و جواب مربوط می شود به مقاله "مفهوم مرگ بیولوژیک"م



شناسنامه این مقاله 

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

 
منابع:
آثار استاد نورعلی الهی 1895 تا 1974
و همینطور کتاب " زیست شناسی بعد دوم"س 
نویسنده: فرامرز تابش
.................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:
OstadElahi_FaramarzTabesh_v,hk rslj n,l
.................................................................................................
موضوع مقاله بعد:
روان، قسمت سوم، آنالیز نهایی


مقاله صوتی برای نابینایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر